⠀

⠀

سه روز خلوت جمعی

ستون های نور بالا می روند، آن قدر بالا که دعاهایمان را برسانند به عرش...


اینجا...
عبادتی در دل علم، مسجدی در قلب دانشگاه در هم جواری شهداء
و چقدر دوست داشتنی...

یادم هست یکبار نوشتم درباره اش...
اینکه حسش آنقدر خوب نبود که می خواستم، اما امسال به مبنای حرف خواهر که همیشه می گفت اعتکاف مسجد دانشگاه تهران، یک چیز دیگری است، رفتم؛ هر چند واقعا دلم اعتکاف مسجد گوهرشاد می خواست و آقا نطلبیدند.
همین جووری رسیدم به اطلاعیه ثبت نام، و همین جوری ثبت نام کردم.*
بدون پیش بینی، درآمد.**
روز آخر واریز وجه، کلی همه چیز داشت گره می خورد که رفتنی نشوم.
رفتم...
خیلی خوب بود، تکرار عرفات نبود... قطعا هیچ چیز عرفات نمی شود. اما...

خیلی خوب بود...
خیلی لازم داشتم این آرامش بعدش را... ان شاءالله خرابش نکنم.


*همین جوری، یعنی از نگاه حقیر، وگرنه در دستگاه تقدیرالهی هیچ چیز بدون پیش بینی و همین جووووری نیست.

** همان بالایی

نظرات 3 + ارسال نظر
ساجده 1393/02/30 ساعت 09:13 http://fardaa.parsiblog.com

اوهوم...
اعتکاف حس قشنگی ست
ان شاءالله هر سال تکرار شود

سلااااااااااام
البته نه در همه جا... حداقل حس بنده این است.
ان شاءالله

گل 1393/02/27 ساعت 13:14

اعتکاف
اینکه سه روز بری تنها باشی
خودت و خدات
زیباست
توی دل این همه مشغله و روزمرگی
تلنگر لازمه
خیلی هم
که یادمون نره
ی جاهایی باید وقت بذاریم
نه برای خدا
که بیشترش به نفع خودمونه...
اعتکاف...
طرفش رو میخواد...
خوش به حال همه.

خوش به حالت کوثر جان.التماس دعا.
برای مریض منظور منم دعا کن.

سلام گل عزیزم...
ان شاءالله قسمت شما...
چشم اگر قابل باشم.

سلام.خوش به حال تون.
اون قده دلم می خواست که نگو ...
ولی در آخرین روز ها نشد و داغش به دلم مونده بد .
تو این روز ها ، خیلی التماس دعا

علیکم السلام
نگید اینجوری...
ان شاءالله قسمت شما اعتکاف مسجد الحرام...
محتاجم به دعا

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد