⠀

⠀

مسیر عشق

کم کم بارها را می بندم برای رسیدن به او...

کوله را گذاشته ام گوشه اتاق و دارم آماده اش می کنم.

هنوز کلی خرید دارم. هنوز کلی کار مانده...

روز شماری می کنم برای آخر هفته و پرواز به سمت حرم حضرت پدر...

پدرجان!

کمتر از یک هفته مانده. امروز یکشنبه

ان شاءالله پنج شنبه در جوار حرم حضرت پدرم.

ان شاءالله قدم می گذاریم تا کربلا

قدم می گذاریم از حرم خون خدا تا حرم خون خدا...

فاصله دو قبله

فاصله پدر تا پسران...

مولاجان

دستمان را بگیر...


اربعین

خدایا...

شکر

هزاربار

هزاران بار...

خدایا

کربلا، اربعین...


محتاج دعای دوستانم و ان شاءالله نایب الزیاره... معلوم نیست برسیم تا زیر قبه، کما اینکه سال گذشته این اتفاق نیفتاد. ان شاءالله حامل دعای دوستان هستم...

نظرات 3 + ارسال نظر

ما که همه‌ش غبطه خوردیم امسال...
خوش به سعادتتون

سلام علیکم
ان شاءالله روزی شما...

گل 1394/09/03 ساعت 14:35

میری..
میییییدووووونم

ان شاءالله

گل 1394/09/01 ساعت 07:50

سلام کوثر جان خیلی خیلی خوشحالم که نصیبت شد امسال هم زیارت..
منکه تا حالا قسمتم نشده
ازت میخوام وقتی رسیدی روبروی حرم حضرت علمدار
بعد اولین سلامت...
اگه یاد من بودی
بجای منم سلام بده و ازشون بخواه که به من حقیر هم نگاهی بکنن
خوشا به سعادتت خواهر
خیلی التماس دعا دارم ازت
ان شاء ا...بسلامتی برگردی و با دستان پر!

علیکم السلام گلم
دعا کن عزیز قسمتمان شود... هنوز که نرفتم.
سلامت را ان شاءالله می رسانم. اا شاید در نگاه اول یادم نباشد، اما قطعا می رسانم...
می بوسمت
ممنون از دعاهای خوبت...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد