⠀

⠀

ادامه مناره ششم ـ12

بسم الله الرحمن الرحیم

در راهروی طبقه‌خانم‌ها، همیشه مردها به هوای همسر تردد می‌کنند. هم‌اتاقی که نیستند. هزینه تلفن‌همراه  بالاست. اینترنت هم نیست.1  بعضی از اتاق‌ها حتی تلفن ثابت ندارند؛ آقایان شرف حضور می‌رسانند و از پشتِ‌در، همسر را صدا می‌زنند.
تنها مراجعه‌کننده اتاق‌ما، آقای نجابت است. دیشب همه ما حرم بودیم. خانم هر چه به همسر گفته که داخل بیایند، قبول نکرده‌است و جواب‌داده شاید خانم‌ها راضی نباشند من وسایلشان را ببینم.
امروز وقتی از پشت در صدای حاج‌آقا می‌آید، من و مادر دم در می‌رویم. مادر بعد سلام و احوالپرسی می‌گوید: «حاج خانم قهره، رونما می‌خوان»
  حاج‌آقا دیشب خانم را برای  طواف مستحبی نبرده و گفته‌است: «راضی نیستم بری، تنت به تن مردا بخوره و ...»
علت را از خودش سؤال می‌کنیم. همین سؤال، جرقه یک مذاکره سرپایی پر شور می‌شود و تیم ما با رضایت کامل، محل مذاکره را ترک می‌کند. او هم بنا را می‌گذارد بر عذرخواهی و استغفار کردن و صدایش را کمی بلند می‌کند تا به گوش همسرش برسد: «حاج‌خانم! هر وقت خواستی، برو... مختاری.» 2
ناهار، نماز عصر، نماز استغاثه و حرف هم که تمامی ندارد... الکلام یجر الکلام. خانم نجابت با همسر، قرار خرید دارند. دارند وسایلشان را مرتب می‌کنند که کاغذی را از توی کیفش در می‌آورد و می‌گوید: «اینا رو دختر کوچیکه نوشته که براش بخرم.» دختر دبیرستانی یک برگه آ5  از دفتر کنده و در برابر رضایت به نبودن یک ماهه پدر و مادر، لیستی را در دو ستون تنظیم کرده است. شامل پوشیدنی‌های مختلف و حتی چکمه ساق‌بلند بافت زرشکی. اسباب شادی می‌شود.
عصری با آقای نجابت، برای خرید می‌روند. بعداً برایمان تعریف کرد: «حاجی با خنده پرسید چی گفتی این هم اتاقی‌هات بُل گرفتن.»
*
امشب، شب شهادت است، شهادت حضرت باقرالعلوم(علیه السلام) و
اینجا
مکه است، حریم امن الهی.

پ.ن:
1. سال 1400 را نبینید که حتی بیابان هم اینترنت دارد. سال 1388، فقط اینترت ثابت موجود بود. حتی غالب هتل‌ها، اینترنت نداشت.
 2. بحث‌هایمان کمی طلبگی می‌شود. حاج آقا استدلالش این‌است که طواف واجب را رفته، در طواف مستحبی هم بدنِ‌خانم‌ها به نامحرم می‌خورد، حرام‌است. راضی نیستم برود. از طرفی خانم سفر اولش است. عطش‌زیارت و طواف دارند، توی ذوقش خورده‌است.
با حاج‌آقا وارد مذاکره می‌شویم که حکم‌شرعی، حرمتِ لمس است. لمس یعنی برخورد دو بدن، بدون هیچ پوشش. برخورد بدن، از روی لباس، حرام نیست. هر چند ما رعایت می‌کنیم، اما حرمت ندارد. ضمن اینکه عمدی هم نیست. اصل استدلال، دوتا نکته داشت:
الف) حاج آقا! اگه تن آدم به تن نامحرم می خور‌ه، خب چرا خودتون می‌رین!؟ مگه تنِ‌شما به تن زنا نمی‌خوره! حاج آقا جواب داد: خب سعی می‌کنم نخوره. جوابش معلوم بود، پس وقتی برای شما اشکال ندارد و سعی می‌کنید نخورید، برای خانم هم همین است. فرقش چیست؟
ب) جواب یکی از استفتائات از امام خمینی (رحمة‌الله علیه) در مناسک. حضرت امام، معتقدند که حتماً طواف باید در محدوده انجام بشود، و نمی‌شود خارج از محدوده رکن و مقام، طواف کرد. با این پیش فرض، سؤال 672 را ببینید: «س ـ زنى است که قادر بر طواف کردن نیست، امر دایر است بین این‌که با تخت در خارج مَطاف طوافش دهند و یا نامحرم او را پشت کند و در مَطاف طواف دهد، وظیفه چیست؟ ج ـ باید او را در مَطاف طواف دهند، هرچند نامحرم او را پشت کند.» یعنی امام اینقدر طواف در محدوده برایشان مهم است که حکم می کند که یک زن، روی پشت نامحرم باشد. پس قطعاً این کار حرمت ندارد. البته بحث اهم  و مهم است.
با این دوتا استدلال، رسماً حاج آقا، خلع سلاح می‌شوند. و البته به قول مادر آدم منطقی و حق پذیری است، وگرنه اصلا زیر بار نمی رفت.

۲۴۰. مناره نهم: روزهای مکه

دوشنبه 1388/9/2؛ 6 ذی الحجه 1430

ساعت 12/52 به وقت محلی و 13/20 به وقت تهران

اصلاً نمی‌شود مثل زمان عمره، هروقت دلم خواست از هتل بیرون بروم، اتوبوس همانجا باشد و هر ۵ دقیقه یکبار، راه‌بیفتد. برای رسیدن به حرم، دوخط اتوبوس است و کلی پیاده‌روی.

ساعاتی هم که شلوغ‌تر است (اینجا خلوتی معنا ندارد،  

ادامه مطلب ...