⠀

⠀

248. حج یا صدقه

بسم‌الله الرحمن الرحیم
  • یادش بخیر... شعرهای بچگی، یکی‌اش فروع دین بود: بعد از نماز، روزه، خمس، زکات، می‌گفتیم: «حج».
  • بزرگتر شدیم، یادمان دادند: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا» و گفتند باید مستطیع شوی برای اینکه بر تو حج واجب شود.
  • با الطاف خفیه‌اش، دعوت شدم برای عمره، عزیزی گفت: اگر بخواهیم رابطه عمره و حج را به زبان ساده بگویم، «عمره» می‌شود دوش اول حمام، تازه کمی رجس و کثیفی‌هایت، خیس می‌خورد؛ اما «حج»، دوش آخر است: پاک پاک پاک.
  • ماندم در بین استطاعت و اشتیاق،  
ادامه مطلب ...

۲۳۹. مناره هشتم: نقلیه

بسم‌الله

یکشنبه، 5 ذی الحجه الحرام 1430، اول آذرماه1388

این‌روزهایم، خالی است. بین اعمال عمره‌تمتع تا حج تمتع، کاری به‌جز زیارت ندارم. خیالِ‌خرید رفتن هم ندارم. به مادر گفته‌ام خرید سوغات، بماند برای بعدِاعمال۱؛ اینجا آمده‌ایم تا از دنیا و مافیها دست بکشیم،   ادامه مطلب ...