خفقان بود، دوران سکوت و خانهنشینی پدر، اولین پسر به دنیا میآید؛ دورانی که کسی به این راحتی دوستی با مولا را نمیتواند فریاد بزند، حسین بن علی (علیهالسلام)، با این کار ارادتش را به پدر نمایان میکند. نام پسر را «علی» میگذارد.
دومی زمان خلافت پدر به دنیا میآید، نامش: علی؛ سومی هم دورانی به دنیا آمد که جزو جداییناپذیر منابر و بعد از خطبهها، ، لعن مولا است؛ نامش را باز میگذارد علی.
سه برادر، سه علی بن الحسین... برادربزرگتر را صدا میکنند: علی اکبر...
برادر وسط میشود: علی اوسط و تنها مردی بود که در کربلا و از خاندان اهل بیت به واسطه بیماری جان سالم به در برد و
برادر کوچکتر را علی اصغر نامیدند؛ عمر علیاصغر را خیلی ذکر کردهاند، 6
ماه است... 6 ماههای که شد سند جنایت یزید زمان به جرم تشنه بودن؛ یزیدهای
زمان ما هم کم نیستند...
در زیارت عاشورا می خوانیم: السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین... به راستی مگر میشود مشخص کرد کدام علی بن الحسین...
فرزند شهید به واسطه رشادتش،
امام حاضر به عنوان صاحب عزا یا
شیرخواره صغیر به دلیل مظلومیتش.
این بار که زیارت عاشورا میخوانیم، یادمان باشد نام همه فرزندان حضرت ارباب، «علی» است.
دو علی در کربلا شهید شدند و مزارشان همانجا کنار پدر است، اما علی اوسط در کنار عمویش در بقیع به خاک سپرده شد، جایی که این روزها، فقط قطعه سنگی نشان از مزارش میدهد.
* روز جوان بر جوانان عزیز مبارک! (ما که جوونی رو رد کردیم وتموم شد...)
** از متن های مطبوعاتی که به زیور طبع آراسته نشد.