⠀

⠀

مادر دو کریم

حاج آقا گفتند که پیاده می رویم، دلیل هم دارد... وسط راه، کاروان را نگه می دارم و اسم هر کسی را که عقب مانده بود، می نویسم و غار حراء نمی برم، چون مسیر آنجا به مراتب سخت تر و طولانی تر از اینجاست.

روز یکشنبه، نوزدهم تیرماه 84، حدود ساعت 4 و بعد از جلسه مختصر کاروان، راه افتادیم به سمت مسجد شیعیان... یعنی دوستانی که همیشه انتهای کاروان و با فاصله حرکت می کردند، در صفوف اول دیده می شدند... حدود 45 دقیقه، به دو کاروان را حاج آقا بردند و رسیدیم به یک زمین مسطح...


حاج آقا گفتند: اینجا تا چند وقت پیش، چهاردیواری اش بود، اینجا جایی است که دو معصوم اولین شب زندگانی شان را در اینجا گذراندند و بعد بخاطر دلتنگی پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، اسبابشان را جمع کردند و رفتند دیوار به دیوار خانه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم).*


دو قدم آنسوتر پشت در بسته ای ایستادیم...

-اینجا محل زندگانی ام ابراهیم، همسر رسول الله بود که چون در این محل، چاهی قرار داشت به مشربه ام ابراهیم معروف شده است.**

- پشت این در، قبرستانی است که مدفن مادر امام غربیمان است... مادر حضرت معصومه و امام رضا (علیهما السلام)... 


بعدا حاج آقا گفتند پیاده آمدیم تا مرقد این بانوی مکرم را هم زیارت کنیم، اگر با وسیله می آمدیم، از مسیر دیگری می رفت و نمی توانستیم بیاییم اینجا، آن وقت رویتان می شد بعد از سفر، بروید مشهد و بگویید: آقاجان، مدینه رفتیم، اما شرمنده، سر مزار مادرتان نرفتیم...***


صلی الله علیک یا ام الرضا الغریب


*خانه دیوار به دیوار منزل رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)، متعلق به یکی از اصحاب بود که وقتی فهمیدند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)علاقمندند دخترشان در کنارشان باشند، این ملک را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشیدند.

**همسران رسول الله، هر کدام اتاقی داشتند در همان مدینه، اما ماریه قبطیه، بعد از آنکه فرزند پسری برای رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بدنیا آورد، چون حسادت سایر زنان را برانگیخت، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ایشان را در این مکان سکنا دارند تا از سایرین دور باشند.

***مناسبتش آغاز دهه کرامت است، دهه ای که با میلاد حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) آغاز و با سالروز تولد ولی نعمتمان غریب الغرباء (علیه السلام) تمام می شود... از یادآوری ات ممنون گل جان