بسم الله الرحمن الرحیم
روی مروه مینشینم و همین نام مرا میبرد تا قلبِ اروپا آلمان، همین چند ماه پیش.
رفته بود تظلمخواهی! مگر اینجا مهد آزادی نیست. او داشت با کودکش بازی میکرد. چرا به خاطر حجاب، کسی حق خودش میدانست به او توهین کند.
مروه اهلِ سکوت نبود. اهلِ اینکه مهم نیست، بیخیال! اهلِ اینکه ولشکن همین است. او را به دادگاه کشاند و دادگاه حکم را به نفع مروه داد. محکوم، درخواست تجدیدنظر کرد. باید کار را همینجا تمام میکرد.
چاقویش را آوردهبود. چطور؟ نمیدانم. مگر هنگام ورود به دادگاه، افراد را نمیگردند؟ اگر قرار است بدون بازرسی بدنی، اشخاص وارد دادگاه شوند، طبعاً قاتل و جانی هم با ابزارشان میآیند وهمانجا همه را به رگبار میبندند.
دادگاه تجدیدنظر، مَقتل مروه شد. با 18 ضربه چاقو... حتماً میپرسید بقیه چکار کردند؟ همسرش زخمی شد و بقیه حتی خراش هم برنداشتند. شهید مروه شربینی، یکی از شاخصترین شهدای حجاب در جهان است. زنی باردار به جرم حجاب در دادگاه تجدیدنظرِ درسدن، شهید شد.
چقدر این حداکثر یک متر و نیم پارچه که با آن موهایمان را میپوشانیم، میتواند مدعیان آزادی را وحشتزده کند. تا حالا شنیدهاید زنی راهبه بهخاطر پوششاش، کشته شود یا کسی بهخاطر انداختن صلیب، حتی یک سیلی بخورد یا یک یهودی بهخاطر کلاهش، مورد تعرض قرار گیرد؟ چرا این پرچم اسلام اینقدر دیدنش برای بعضی آزاردهنده است!
خدایش رحمت کند.
همیشه وقتی عزیزی از دنیا میرود، دوست داریم یادگاری از او داشته باشیم و این حجاب، یادگار حضرت مادر است و چه کسی عزیزتر از او برای من... که همیشه یادگارش را همراه داشته باشم.
*
هفت دور تمام میشود و 7 پررنگترین عدد در حج است. 7 دور طواف، 7 دور سعی... 7 سنگ که پرتاب میشود. مستحباست بعد سعی، حاجی از آب زمزم هم بخورد. این روزها از چاه خبری نیست. غیر از کلمنهای آب ـ که در شبستان وجود دارد ـ آب زمزم، لولهکشی شده و به چند دستگاه آب سردکن، درکنار صحن مسجدالحرام، وصلشده است. آبش مزه متفاوتی دارد. 1
حالا که حرف حجاب شد....
درباره حد حجاب گفتهاند اشکالی ندارد گردی صورت و دستها تا مچ بیرون باشد. حفظ گردی صورت، سخت است. همیشه موقع سر کردن روسری یا مقنعه، ضرورتی نمیبینم که گردی صورتم کامل معلوم باشد، چه اینکه ممکن است موهایم بیرون بزند. پس مثل خیلی از باحجابها ترجیح میدهم روسری و بعد هم چادر را جلوتر بگذارم تا مطمئن شوم حجابم کامل است.
برسیم به حج، همیشه بعدِ تقصیر، اولین کاری که میکنم جلوی کشیدن روسری و چادر است. در احکام احرام، تأکید شده گردی صورت باید کامل بیرون باشد. در طول مدت احرام، توجه روی همین نکته، حال دعا را میگیرد. با میخ و گیره و سنجاق، نمیشود محکمش کرد تا تکان نخورد. بین دو نباید گیر میکنم: نباید صورتم پوشانده شود، نباید موهایم بیرون بیاید. تمام مدت دستم به چادرم است. حفظِ مرزِ بین حجاب و حرام، در احرام خیلیسخت میشود. ولی حضرت حق(سبحانه و تعالی) در قرآن، خلافش را میگوید: «یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»2
از طرف دیگر، اکثر نبایدهای احرام، مباحاتی است که حرام میشود. مباح یعنی کاری که واجب، حرام، مستحب یا مکروه نیست. کلاً حکم ندارد: مثل راه رفتن زیر سایه، پوشاندن روی پا، نگاه در آینه. اما اگر طبق نظر بعضی از فقهاء، حداقل حکم استفاده از پوشیه برای حفظ بهترِ حجاب، استحباب است، آیا زنی که از ابتدا خودش را از نامحرم پوشانده و کسی صورتش را ندیدهاست، حالا مجبور است صورتش را باز کند؟
فقیه نیستم، ادعایی هم ندارم، شاید استدلالم به قدر کافی، محکم نباشد. اما جای فکر هم ندارد؟ ممکن است نتیجه را تغییر دهد؟ مادرم میگوید وقتی مادربزرگش حج مشرف شده بود، نقاب حصیری با خود برد تا با فاصله از صورتش قرار گیرد تا موقع احرام، صورتش معلوم نباشد.
پ.ن:
1. متأسفانه بعدها در گزارشاتی خواندم که آب زمزم، دیگر آب خالص نیست.
2 . خداوند ، راحتی شما را می خواهد ، نه زحمت شما را. سوره مبارک بقره، آیه 185.