⠀

⠀

225. تولدی دوباره

بسم الله

این روزها سر نوشتن هر کلمه‍‌‎ای فکر می‎کنم خدا از من راضی است که اینها را می‎نویسم یا نه؟ امسال دوباره دلم هوای حج کرده است، اما هنوز خاطرات حج 88 را ننوشته‎ام. نوشتن خاطرات وسفرنامه، زمان دارد، ده روز بعد از سفر، دست به هیچ کاری نزن و فقط بنویس و تمام.

این رمز سفرنامه‎نویسی است. اینکه بعدا،  

 وقتی دیگر، حالا یادداشت‎هایم هست، دردی را دوا نمی‎کند و می‎شوید درست لنگه خودم که 12 سال بعد سفر حج و 16 سال بعد از عمره، هنوز خاطرات آن دوران را تمام نکرده‎ام. سالش هم که بگذرد، سال یه سال دریغ از پارسال.

*

خوب است که حداقل این تجربه را بکار بستم و 4 سفر اربعین را قلمی کردم. 4 سفرنامه‎ای که شاید خواندنش حالم را خوب کند و مرا تا کربلا ببرد، اما از نوشته‎هایم، حرص می‎خورم که این چه خزعبلاتی بوده که نوشته‎ام و فکر کرده‎ام کوه کنده‎ام و همیشه دلخور بودم که چرا جایزه نفر اول را به من ندادند.


امسال عهد کرده‎ام که یا تا قبل از اول ذی‎الحجه، دفتر خاطرات حج 88 را می‎بندم و یا همه یادداشت‎ها و یادگاری‎هایم را دور می‎ریزم و تمام.

چند سال پیش هم قصد کرده‎بودم، اما زیر و رو شدن بلاگ اسکای، دلم را زد.

همه قالب‎هایش پیش فرض شد و کدهای HTML را کلا از دسترس کاربران خارج کرد.
هدر، فقط در حد استاندارد تعیین شده، قابل تغییر است و می‎شود تیتر و لینک‎ها  را میان ده ، دوازده رنگ انتخاب کرد. همه قالب‎ها شکل هم شد...

و ناگوارتر از همه، هدرم بود که دیگر در اینجا، کارایی نداشت. کلی برایش زحمت کشیده بودم، کلی ایده وطرح پشتش بود... ، پرید و بدجور توی ذوقم خورد.


حوصله انتقال 225 پست قبل را نداشتم. دلم نمی‎آمد اینجا را تخته کنم، چه اینکه هنوز در چندجا لینکش فعالش بود و برخی دوستان قدیمی مجازی، مرا در همین‎جا دیده‎اند و می‎شناسند. خلاصه اینکه دیشب تصمیم گرفتم دستی به سر و روی این خانه خاک گرفته بکشم و با مرارت بسیار و تلاش فراوان، هدر و لوگو، طراحی کردم و بعد از 20 اتود، به طرحی رسیدم که ناخودآگاه با دیدنش، لبخند روی لبانم نقش بست.


ان‎شاءالله، فعلاً بنا بر اتمام خاطرات حج است. بعید می‎دانم بیشتر از یک ماه یا حداکثر 40 روز طول بکشد، کل سفر ما، به عللی، یک ماه مه نشد!

فرصتی دست دهد، بقیه پست‎ها ویرایش شده و مطالب دیگری اضافه می‎گردد.


پ.ن: اگر کسی هنوز از این حوالی عبور می‎کند، ممنون می‎شوم  اعلام حضور نماید... به خواننده‎های سابق، خبری نمی‎دهم. چه اینکه ممکن است نقض عهد کنم.

حضورتان مستدام

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد