⠀

⠀

دختر بابا

پدرها وقتی دختردار می شوند، ابهت مردانه شان می شکند...
پدرها عجیب به دخترها دل می بندند.
خیلی هوای دخترِبابا را دارند
خیلی حواسشان هست که کسی نگاه چپ به دخترشان نکند
دخترها عزیز دل اند...
پاره جگرند...
پدرها اگر می توانستند تا ابد دخترها را پیش خودشان نگه می داشتند و نمی گذاشتند کسی به آن ها دست بزند.
عالمی دارد محبت دختری و پدری...
پدر ناراحت باشد، دختر می تواند غم را از دلش بزداید.
پدر تب کند، دختر می میرد
پدر غصه بخورد، دختر می شکند...
دخترها خیلی ظریف اند.
و حالا
اگر
پدر
اباالحسن (علیه السلام) باشد، اسدالله (علیه السلام)باشد
و
دختر
زینب (سلام الله علیها)
زینت بابا
نور چشم بابا...
دخترِبابا

*****

امروز مدینه غرق نور و شادی است... سومین گل بوستان علوی و فاطمی
اباالحسن(علیه السلام)، صاحب دختری شد که «زینب» (سلام الله علیها) نامیدنش... یعنی زینت پدر... و زینتِ پدرش بود،
غم خوارِ بابا
همدمِ بابا
هر چند این دختر بیش از همه غصه خورد، مصیبت دید، داغ دید... از همین رو ام المصائبش نامیدند.
او زینت بابا بود، زینت بابا ماند
هر چند معجر از سر او کشیدند، بر مرکب بدون جحاز، سوارش کردند، زنجیر بر گردنش افکندند... اما لب که گشود، این صدای مولا بود که از حنجره بانو به گوش می رسید، همان صلابت مولا... قدرت مولا... «هان ای مردم کوفه!»
همه اقرار کردند که این صدای علی(علیه السلام) است.
او، همه را اسیر خود کرد.
اما، داغ، سرانجام، بانو را به زانو درآورد،
یکسال
همه چیز بر دوش عقیله بود
هدایت جامعه تشیع
در سخت ترین برهه تاریخ
یکسال
پیام رسان امام بود،
نائب امام زمان خود بود...
یکسال برای او هزارسال گذشت... بعد از یکسال گفت: «برادر! دیگر دوری ات را تاب نمی آورم...» و رفت پیش محبوبش، حسین(علیه السلام).
لایوم کیومک یا اباعبدالله

*****

می دانم تولد است، میلاد است، میلاد نور چشم علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها)؛
اما، وقتی رسول خاتم (صلی الله علیه و آله وسلم)، در میلاد این نورچشم، اشک می ریزند برای داغ هایی که می بیند...

ان شاءالله سال دیگر این موقع بتوانیم برویم سر بگذارید بر آستان بانو
میلادش مبارک

دغدغه

داشتم وبلاگ های حج را می دیدم...

رسیدم به این پست ثابت، از وبلاگ «یا صاحب الزمان»


حالا باید بجایش بگویم:
کاش
دغدغه ام این نباشد که روزانه، ماهانه، وبلاگم چه تعداد بازدیدکننده دارد،
کاش دغدغه ام این باشد که
مولاجان، تا بحال شده است آمده باشی اینجا؟!
آقاجان!
کاش دغدغه ام، جشنواره، جایزه، مسابقه و نظرسنجی نباشد...
ممنون دوست عزیز بابت تلنگر به موقع و بجایت.
ملتمس دعا